بررسی اهداف و روند تخریب چهره روحانیت در بین مردم ایران توسط رسانه های غربی-راهبرد معاصر

بررسی اهداف و روند تخریب چهره روحانیت در بین مردم ایران توسط رسانه های غربی

به دلیل حضور پر رنگ روحانیت در صفوف اول مبارزه با استکبار، همواره مورد هجمه و تخریب جریان های معاند بوده است.
محمد مهدی یوسفی رامندی
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۰ - ۰۵ دی ۱۳۹۶ - 2017 December 26
کد خبر: ۶۹

به گزارش "راهبرد معاصر" : سابقه حضور موثر روحانیت در عرصه مقابله با نفوذ و استعمار ایران به قبل از انقلاب برمی گردد.ایستادگی در برابر امتیاز رویتر،‌ جریان نهضت تنباکو،‌ قیام مشروطیت، نهضت ملی شدن صنعت نفت و در نهایت پیروزی شکوهمندانه انقلاب اسلامی نمونه هایی بر این مدعا هستند.از این رو دشمنان خارجی و داخلی دجهت کم رنگ سازی از حربه هایی چون: تهمت زنی ، ترور فکری و جسمی ، تحقیر و تمسخر ، مضر انگاری اقدامات ، تهاجم به اصل اجتهاد و تقلید، اختلاف افکنی میان روحانیون، ترویج اسلام منهای روحانیت و استفاده کردند.


حضور پر رنگ روحانیون در بزنگاه ها و نقاط حساس تاریخی ذیل را می توان دلایلی بر اثبات ادعای فوق دانست:

1- روحانیون نقش کلیدی در به کار گرفتن اهرم هایی که به نهضت مشروطه انجامید، داشتند .تاریخ مشروطه آکنده از میدان داری و نقش آفرینی آنان در عرصه های گوناگون است .دشمن با درک این میدان داری از طریق شماری از روشنفکرمآبان ،‌جریان روحانیت را به دو شعبه جدای از هم مشروطه خواه و مشروعه خواه تقسیم نمود و مشروطه خواهانی چون آخوند خراسانی ،‌ علامه نائینی ،‌ایت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی و را در برابر مشروعه خواهانی مانند شیخ فضل الله نوری، میرزا محمد حسن مجتهد تبریزی و قرار داد و عملا از کارایی این نهاد در جریان جنبش مشروطه کاست .


2- در زمان حکومت پهلوی نیز ، ‌ایستادگی در برابر قوانین ضد دینی و ضد ملی همانند « تغییر سلطنت » ، «تغییر قانون اساسی » در زمان پهلوی اول ، مخالفت با«لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی»، « انقلاب سفید »و« کاپیتولاسیون» در زمان پهلوی دوم تنها قسمی از فعالیت های روحانیت بر ضد استعمار است.


3- پس از انقلاب با روی کار آمدن دولت اصلاحات و توسعه فضای به اصطلاح باز سیاسی و فکری ،‌موج جدیدی از پروژه تقابل با روحانیت از طریق رسوخ در لایه های خودی آغاز شد .در این دوران مبانی دینی ،‌ جایگاه مرجعیت و آموزه های مذهب تشیع در کنار مقام روحانیت به صورت توامان هدف قرار گرفت .این تهاجم به صورت کاملا هدفمندانه و حساب شده از سوی برخی روشنفکر مآبان مانند هاشم آغاجری و‌ محسن کدیور انجام شد .


دلایل تقابل جدی دشمنان با روحانیون عبارت است از:

1- استقامت و پیش قراولی این قشر در راه دفاع از آرمان ها و اهداف.

2- ایستادگی روحانیت در برابر ایده جدایی دین از سیاست است. مرحوم مدرس در دوره رضاخان به نمایندگی از روحانیت ایران با صدایی رسا ابراز کرد: « سیاست ما عین دیانت ماست.» اما کنون شاهد انتقاد به عملکرد سیاسی روحانیت توسط برخی از روحانی نماها هستیم که در هفته ی اخیر به فعالیت های سیاسی روحانیت انتقاد کردند و آن را مانع از توجه طلاب به اصول اولیه طلبگی همچوم خود سازی می دانستند.

3- همچنین روحانیت به دلیل دارا بودن قدرت ایستادگی در برابر تهاجمات مغایر با ارزش های دینی و فرهنگی همواره نقش زعامت و رهبری خود را در تاریخ ایران ایفا نموده است .روحانیت تشیع به اعتبار دفاع از سنت ها ، نوعی قدرت مقاوم در مقابل هجوم استعمار است که قدم اول غارتش ، غارت سنتی و فرهنگی هر محل است.


دشمنان برای دستیابی هدف خویش از شگرد های تقابل ذیل بهره می برند:


۱-تهمت زنی: از جمله تهمت های ناروایی که نثار روحانیت توسط قشر روشنفکرمآب می شود عدم سازگاری روحانیت با منافع ملی سر است؛ این اتهام به بهانه اسلام خواهی روحانیت مطرح می گردد و این توضیح را دارد که از آنجا که روحانیت شیعه،حافظ اسلام و قرآن است و امت واحده اسلام را پیروان قرآن کریم دانسته،خود را ملزم به دفاع از آن می داند و به انترناسیونالیسم اسلامی معتقد است پس او به منافع ملی نمی اندیشد و آن را ضروری نمی بیند .


۲-ترور فکری و جسمی: از جمله شیوه های مبارزه با روحانیت « ترور شخصیت » است. این عمل گاه به صورت حذف فیزیکی انجام می گیرد و گاه به صورت حذف اندیشگانی .در نوع دوم ، وفاق طیف بزرگی از روشنفکر مآبان در جهت ایجاد موج منفی نسبت به فرد روحانی الزامی می نماید تا این خواسته شیطانی ، با دغل بازی ها و نیرنگ های رسانه ای و مطبوعاتی ،‌»خواسته عمومی» جلوه نماید . در این خصوص شهید بزرگوار آیت الله دکتر بهشتی نمونه ای از ترور شخصیتی است که در زمان حیاتش اتهامات نا به جایی مبنی بر گسست از ارزش های انقلاب اسلامی به وی زده شد تا جایی که امام خمینی(ره) پس از شهادت وی ، ایشان را «شهید مظلوم »معرفی نمود .


۳-تحقیر و تمسخر: دشمنان در زمینه هنر و ادبیات نیز از تمامی ظرفیتها نهایت استفاده را در مسیر روحانیت ستیزی برده اند. انتشار نشریات موهن ،‌انواع و اقسام طرح ها ،کاریکاتور ها ، متن تصویر ها ،داستان ها و رمان ها ، عکس ها ،‌اشعار هجو آمیز ،جک های تمسخر آمیز و گوشه ای از میدان نبرد با روحانیت است .به عنوان نمونه در عصر مشروطیت روزنامه «تنبیه» ، عالمان دین و رواج دهندگان شریعت و بیدارگران مردم را به سخره می گرفت و چهره های کریه و زشتی از انان را ا ارائه می داد و حتی آنها را به شکل حیوانات نشان می داد.


۴-مضر انگاری اقدامات: جریان روشنفکر مآب جهت تخریب جایگاه روحانیت گاه اقدام به زیر سوال بردن اقدامات این طیف می نمود مثلا آنان را طبقاتی مضر معرفی می نمود که نه تنها هیچ سودی برای جامعه ندارند بلکه مردم را به گمراهی می رسانند . به عنوان نمونه سر مقاله روزنامه جمهوری اسلامی در 19 شهریور 1396 که در آن اقدامات فرهنگی روحانیت را در عرصه های اجتماعی همچون مترو و تاکسی و غیره را، دخالت روحانیت در زندگی شخصی مردم دانسته است.


۵-تهاجم به اصل اجتهاد و تقلید: یکی دیگر از راه های تخریب وجهه روحانیت شبهه افکنی در خصوص مقوله اجتهاد و تقلید در اسلام و متعاقب آن زیر سوال بردن جایگاه مرجعیت در شیعه است . این شگرد در مقاطع مختلف تاریخی مورد بهره برداری قرار می گرفته است به عنوان نمونه آخوندزاده با این که غرب و الگو های غربی و حکومت های روس و قفقاز را می ستاید و از مردم می خواهد که در همه کار ها پیرو و مقلد آنان باشند، از همان مردم ایران می خواهد از تقلید و پیروی از عالمان دین دست بردارند چراکه تقلید بازدارنده از آزادی است و رکود و ایستایی را در پی دارد. وی در آثارش هم به روحانیت و هم به اجتهاد ایراد می گرفت و درباره تقلید می نویسد : «‌ما دیگر از تقلید بی زار شده ایم . تقلید خانه ما را خراب کرده است . حالا در این صدد هستیم که قلاده تقلید را از گردن خودمان دور انداخته ، از ظلمانیت به نورانیت برسیم و آزاد و آزاده خیال باشیم.


۶-اختلاف افکنی میان روحانیون: یکی از پروژه های بزرگ دشمن در جریان پروسه روحانیت ستیزی منشعب از همان تز معروف انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن» می باشد .این پروژه با هدف ایجاد اختلاف بین روحانیون در اصل با نهاد روحانیت به مخالفت بر می خیزد .نهضت مشروطیت را می توان نفطه آغاز این پروژه قلمداد نمود جاییکه شیخ فضل الله نوری در اثر همین صف آرایی در جبهه خودی بر سر دار می رود . این ترفند و دسیسه شیطانی پس از انقلاب اسلامی نیز به ویژه در سال های اخیر از سوی گروهی از روشفکرمآبان سکولار جریان دارد. در این باره در هفته ی گذشته اظهارات هاشم زاده هریسی و محسن غرویان مبنی بر لزوم اصلاح فعالیت های سیاسی و اجتماعی روحانیت را می توان عوامل نشان دهنده ی اختلاف افکنی میان روحانیت دانست.


۷- ترویج اسلام منهای روحانیت: در دهه ۵۰ ایده «ترویج اسلام منهای روحانیت » توسط برخی روشنفکرمآبان مطرح گردید. مطابق با این ایده فرد روحانی حتی اصلح جهت اقامه نماز هم نیست .امام امت در این باره بعد ها فرمود : «دشمن می گوید روحانی ها بروند و در مسجد نماز بخوانند . بسیار خوب ! اما آیا شما می گذارید ؟ در همان مسجد می روید یک عده اشرار هم می برید .یک نفر آدمی را که از اسلام هیچ اطلاعی ندارد ، جلوی آن روحانی وا می دارید .صورت نماز درست می کنید . برای این که مسجد را هم از روحانیت بگیرید.


با توجه به راهبر و اهداف مذکور توسط رسانه های سه گانه سناریو های ذیل را می توان پیش بینی کرد:


الف-)تضعیف مقبولیت و کاهش اثر گذاری روحانیون بر مردم ایران:

به دلیل افزایش هجمه ها و سیاهنمایی ها علیه جامعه روحانیت توسط رسانه های ضد انقلاب و برخی رسانه های داخلی با هدف بی اعتمادی مردم نسبت به روحانیون و در نتیجه کاسته شدن از قوه اثر گذاری روحانیت در بین مردم به منظور استعمار قرهنگی ایرانیان، می توان انتظار تحقق دیدگاه را نسبت به جامعه روحانیت داشت.


ب-)حضور کم رنگ تر روحانیت در عرصه اجتماعی و سیاسی ایران:

می توان یکی از عوامل جلوگیری کننده از نفوذ غرب در جامعه ایران را می توان حضور پر رنگ روحانیون در جامعه دانست؛ از این رو غرب برای پیشبرد اهداف خود از مدت ها قبل با هجمه علیه فعالیت های سیاسی و اجتماعی روحانیون و از رسانه های داخلی و خارجی برای تخریب فعالیت های مذکور در انظار عمومی استفاده کرد. از این رو احتمال بی توجهی مردم نسیبت به فعالیت های اجتماعی و سیاسی روحانیت و در نتیجه حضور کم رنگ تر روحانیت در عرصه اجتماعی و سیاسی را داد.


پ-) بروز اختلافات و چند دستگی در بین علماء:

غرب با اطلاع از اهمیت لزوم اظهار نظر صریح علماء به منظور روشنگری برای مردم به دلیل قوت گرفتن بحران های منظقه تمرکز ویژه ای بر روی سناریوی مذکور گذاشته است که نمونه از آن را می توان ظهور خاندان روحانیون وابسته به انگلیس هچون سید صادق شیرازی به منظور نشان دادن اختلافات در میان علماء به دلیل کاستن از وحدت علماء و در نتیجه چند دستگی میان امت حزب الله دانست


ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار